پاسخ:
جواب پرسش فوق در دو محور سامان مييابد:
يكم: اهانت به ساحت مقدس حضرت زهرا (س) اختصاص به سيلي زدن ندارد، بلكه جسارتهاي ديگر نيز صورت گرفته است.
دوم: چه كس بر حضرت زهرا (س) سيلي زده است و چگونه اين جنايت به وجود آمد؟
آنچه كه مورخان و محدّثان شيعه به طور شفاف به آن پرداخته اند، آن است كه حكومت به خانه امام علي عليه السلام هجوم برده و نسبت به ساحت مقدس امام علي عليه السلام و حضرت زهرا (س) اهانت شده است. جعفر سبحاني، فروغ ولايت، ص 185.
البته برخي از دانشمندان اهل سنت نيز جريان هجوم بردن افراد به خانه امام را بيان كرده اند طبري مينويسد: عمر با جمعيتي در برابر خانه زهرا آمد و گفت: به خدا قسم! اين خانه را ميسوزانم مگر آن كه متحصنان براي بيعت، خانه را ترك گويند.
تاريخ طبري، ج 3، ص 202.
ابن قتيبه دينوري به تهديد عمر مبني بر آتش زدن خانه امام علي عليه السلام تصريح كرده است.
الامامه و السياسة، ج 2، ص 12؛ شرح نهج البلاغه ابي الحديد، ج 1، ص 134.
از ديدگاه برخي از علماي اهل سنت استفاده ميشود كه عمر به آتش سوزي خانه امام اكتفا نكرد و در را به پهلوي زهرا (س) نيز زد. شهرستاني از ابراهيم بن سيار معروف به نظام رئيس معتزله نقل ميكند كه: عمر در ايام اخذ بيعت، در را بر پهلوي فاطمه زهرا زد و او بچه اي را كه در رحم داشت، سقط كرد. نيز فرمان داد خانه را بإ؛ كساني كه در آن بودند بسوزانند، در حالي كه در خانه، علي و فاطمه و حسن و حسين كسي ديگر نبود.
ملل و نحل، ج 2، ص 59، به نقل از فروغ ولايت، ص 189.
بر اين اساس اهانت به ساحت مقدس حضرت زهرا (س) منحصر به سيلي زدن نيست.
محدثان و مورخان شيعي جريان هجوم به خانه علي عليه السلام را مطرح كرده اند كه در اين جا به بيان ديدگان مرحوم سيد مرتضي اكتفا ميشود: در آغاز كار محدثان و تاريخنويسان از نقل جسارتهايي كه به ساخت مقدس دخت پيامبر اكرمصلي الله وعليه وآله وارد شد، امتناع نميكردند و اين مطلب ميان آنها مشهور بود كه مأمور خليفه با فشار، در خانه را بر فاطمه زد و او فرزندي را كه در رحم داشت، سقط كرد و قنفذ به امر عمر، زهرا را زير تازيانه گرفت تا دست از عليصلي الله وعليه وآله بردارد، ولي بعدها ديدند كه اين مطلب با مقام و موقعيت خلفا سازگار نيست و از نقل آن خودداري كردند.
تلخيص الشافي، ج 3، ص 76، به نقل از فروغ ولايت، ص 189.
برخي از عالمان شيعي ديگر مانند محدث قمي و ديلمي جريان سيلي خوردن حضرت زهرا (س) توسط عمر را نيز مطرح كرده اند. ديلمي مينويسد: فاطمه زهرا (س) فرمود: منافقين هيزم فراواني بر در خانه من جمع كردند و خانه را به آتش كشيدند. من پشت لنگه در ايستاده بودم و آن گروه را به خدا و رسول قسم ميدادم كه از ما دست بردارند، ولي عمر بن خطاب تازيانه را از دست قنفذ گرفت و آن چنان با تازيانه بر بازوي من ميزد كه ورم بازوي من مثل بازوبند شد... عمر به اين ستم اكتفا نكرد و با دست هاي خود آن چنان سيلي به صورتم زد كه گوشواره از گوشم افتاد. در همين موقع بود كه محسن خود را ساقط نمودم.
ستارگان درخشان، ج 2، ص 70 - 71.
نظرات شما عزیزان: